تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)

ساخت وبلاگ
از این زنــدگی ِ خالی منو ببــر به اون سالی… که تــو اسممو پرسیدی … به روزی که منـــو دیدی !! _ به پله های خاموشی که با مــن رو به رو میشی یه جور زل بزن انگاری نمیشه چشم برداری !!! _ منـو بـبر به دنیامو ! به اون دستا که میخـوام و… به اون شبا که خندونم .. که تقدیرو نمیــدونـم… _ از این اشکی که می لرزه منو ببر به اون لحظه….. به اون ترانه ی شــادی ! که تو یاد ِ من افتادی ! _ به احساسی که درگیره به حرفی که نفســگـیـره !!!! از این دنیا که بی ذوقه منو ببر به اون موقع ! به اون موقع…. _ منو ببر به دنیامو ! به اون دستا که میخوام و… به اون شبا که خندونم .. که تقدیرو نمیدونــــم… تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)...
ما را در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) دنبال می کنید

برچسب : نمیدونم,نمیدونم دلم دیوونه کیست,نمیدونم چی سرچ کنم,نمیدونم چمه,نمیدونم چی میخوام,نمیدونم چیکار کنم,نمیدونم باردارم یا نه,نمیدونم به انگلیسی,نمیدونم چرا کامران هومن, نویسنده : beheshtebastana بازدید : 239 تاريخ : چهارشنبه 31 شهريور 1395 ساعت: 11:46

زمستان را دوست میداروم؛ از تابستان گریزانم... زمستان را عاشقانه میپرستم؛ تابستان را با تمام کینه و دشمنی ام یاد میبکنم... عاشق زمستانی هستم که گرمی عشق را به من هدیه داد تا تابستانی که خیانت و سردی وجدایی را در اقبالم نوشت...   قدم زدم روی برگ های زرد و زیبای پاییزی را به گل و سبزه ی بهار ترجیح میدهم. بهاری که بوی نفرت و شکست میدهد... هنوز هم گرمای زیر کرسی را به گرمای بخاری های صنعتی که بوی نابودی میدهد ترجیح میدهم. کرسی هایی که نشان از انسانیت دارد و مرا به یاد تو می اندازد...   هنوز هم تورا با وجود تمام شکست هایت و گذسته ی غم باری که توسط همین انسان ها رقم خو تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)...
ما را در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) دنبال می کنید

برچسب : زمستانم آرزوست,دختر زمستانم,من زمستانم,عاشق زمستانم,متولد زمستانم, نویسنده : beheshtebastana بازدید : 257 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 1:55

باز با آن آشفتگی خاص خودم خودم را به خیابان سپردم.مدت ها بود مردم من را با آن پالتوی مشکی و کلاه سیسلی میشناختند.مدلی که تقریبا منسوخ شده بود ولی من در لا به لای سیاهی تاریخ به دنبال عشق خودم میگشتم.قدم زنان روی سنگ فرش پیاده رو در حال ارتباط گرفتن با تاریکی و روشنایی بودم.ناگهان صدایی آمد.آری دوستم مایکل بود.بدون سلام پوزخندی زد.گفت باز که پرسه میزنی.برایم مثل یک منوی رستوران بود.هرگاه مرا می دید مرا به جای مزخرفی دعوت میکرد.از پیشنهاد هایش خسته شده بودم ولی نمیدانم چرا یک نیرویی درونی به من میگفت به کلامش گوش بده.مایکل گفت امشب برایت جایی را سراغ دارم تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)...
ما را در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) دنبال می کنید

برچسب : هتل کالیفرنیا,هتل کالیفرنیا دانلود,هتل کالیفرنیا شبکه نیم,هتل کالیفرنیا ترجمه,هتل کالیفرنیا دبی,هتل کالیفرنیا آکورد,هتل کالیفرنیا متن اهنگ, نویسنده : beheshtebastana بازدید : 283 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 16:37

برای تو میگویم.برای تویی که یک همزاد  در ذهن پریشان منو پل ایجاد کردی... برای... تو را به جاي همه کساني که نشناخته ام دوست مي دارم تو را به خاطر عطر نان گرم براي برفي که اب مي شود دوست مي دارم تو را براي دوست داشتن دوست مي دارم   تو را به جاي همه کساني که دوست نداشته ام دوست مي دارم تو را به خاطر دوست داشتن دوست مي دارم   براي اشکي که خشک شد و هيچ وقت نريخت لبخندي که محو شد و هيچ گاه نشکفت دوست مي دارم ...   تو را به خاطر خاطره ها دوست مي دارم براي پشت کردن به ارزوهاي محال به خاطر نابودي توهم و خيال دوست مي دارم تو را براي دوست داشتن دوست مي دارم   تو را به خاطر بوي تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)...
ما را در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) دنبال می کنید

برچسب : بی نشان,بی نشانی,بی نشان ایرج قادری,بی نشان سراج,بی نشان ها,بی نشان فیلم,بی نشان گرافیک,بی نشان زفره,بی نشان که منم,البوم بی نشان, نویسنده : beheshtebastana بازدید : 233 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 16:37

انگلیسی ها ضرب المثل جالبی دارن.میگن تا درون آب هستی سر به سر تمساح نگذار.حالا از این جمله میشه هر برداشت کرد که آب کجاست و تمساح کیه.ولی توی زندگی هرفردی این تمساح نقش یک انسان واقعی را بازی میکنه.من یه پسر هفتاد و یکی هستم.بهم میگن دهه هفتادی ولی روی همون نیمکتایی نشستم که داداش67 من مینشست.همون کارتونایی را میدیدم که اون میدید.همون سریالا را میدیدم.اصلا بچگی من توی بچگی اون گره خورده بود و امکاناتی را استفاده میکردم که اون داشت.بعد یه دهه شصتی میاد و آنچنان با سوز و گداز دوره ی خودشو با دوره ی من مقایسه میکنه که انگار یک قرن با هم فاصله داشتیم.جالبه که تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)...
ما را در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) دنبال می کنید

برچسب : مرگ تدریجی یک رویا,مرگ تدریجی یک رویا قسمت 28,مرگ تدریجی یک رویا رضا یزدانی,مرگ تدریجی یک رویا رضا یزدانی دانلود,مرگ تدریجی یک احساس,مرگ تدریجی یک رویا یغما گلرویی,مرگ تدریجی یک عشق,مرگ تدریجی یک دریاچه,مرگ تدریجی یک انسان,مرگ تدریجی یک آنارشیست, نویسنده : beheshtebastana بازدید : 211 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 16:37

من حسادت می کنم حتی به تنها بودنت من به فرد رو به رویی،لحظه ی خندیدنت   من به بارانی که با لذت نگاهش میکنی یا نسیمی که رها می چرخد اطراف تنت...   من حسادت میکنم حتی به دست گرم آن شال خوشرنگی که می پیچد به دور گردنت   وقتی انگشتان تو در گیسوانت می دود من به رد مانده از اینجور سامان دادنت...   اینکه چیزی نیست،گاهی دل حسادت کرده به عطر پاشیده از آغوش تو بر پیراهنت   هیچکس ای کاش در دنیا به تو حسی نداشت من حسادت میکنم حتی به قلب دشمنت   کاش هرکس غیر من،ای کاش حتی آیینه پلک هایش روی هم می رفت وقت دیدنت.  تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)...
ما را در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) دنبال می کنید

برچسب : حسادت,حسادت چیست,حسادت شعر,حسادت دکتر هلاکویی,حسادت زنانه,حسادت در قرآن,حسادت در زنان,حسادت زنان به یکدیگر, نویسنده : beheshtebastana بازدید : 287 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 16:37

                                     به نام فروغ فرخزاد... گنه كردم گناهی پر ز لذت كنار پيكری لرزان و مدهوش خداوندا چه می دانم چه كردم در آن خلوتگه تاريک و خاموش    در آن خلوتگه تاريک و خاموش نگه كردم بچشم پر ز رازش دلم در سينه بی تابانه لرزيد ز خواهش های چشم پر نيازش    در آن خلوتگه تاريک و خاموش پريشان در كنار او نشستم لبش بر روی لب هايم هوس ريخت زاندوه دل ديوانه رستم   فرو خواندم بگوشش قصه عشق: ترا می خواهم ای جانانه من ترا می خواهم ای آغوش جانبخش ترا  ای عاشق ديوانه من   هوس در ديدگانش شعله افروخت شراب سرخ در پيمانه رقصيد تن من در ميان بستر نرم بروی سينه اش مس تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)...
ما را در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) دنبال می کنید

برچسب : گناهان کبیره,گناه,گناه اصلی,گناهکار,گناه خودکشی,گناهکاران,گناهان صغیره,گناه تو خوشگلیته,گناهان زبان,گناه شکستن دل عاشق, نویسنده : beheshtebastana بازدید : 288 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 16:37

در انتظار کدامین معجزه ای؟...؟

درست است هنوز طعم گرمای تابستان زیر زبانم مانده ولی تا چشم بهم بزنیم سرما و تنهایی تک تک لحظاتمان را پر میکند.سرمایی که خاک را هم به وحشت می اندازد.همیشه نزدیک زمستان که میشوم ترسم هم بیشتر میشود؛چون خاطرات که مثل بخار روی شیشه اند یخ می زنند و ابدی میشوند.من میمانم و دود سیگارم که در آسمان می و رقصد و باز تنهایم میگذارد...

تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)...
ما را در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) دنبال می کنید

برچسب : آپدیت نود 32,اپدیت انتی ویروس,ابدییت نود32,نجات ابدییت, نویسنده : beheshtebastana بازدید : 247 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 16:37

هستی چه بود؟، قصهٔ پر رنج و ملالی کابوس پر از وحشتی، آشفته خیالی ای هستی من و مستی تو، افسانه‌ای غم افزا کو فرصتی که تا لذتی بریم از شب وصالی؟ ز هستی، نصیبم بود درد بی نهایت چنان نی، ندارم سر شکوه و شکایت چرایی غمین، اقامت گزین به درگاه می‌فروشان گریز از محن، چو من ساغری بزن، ساغری بنوشان! هستی چه بود؟، قصهٔ پر رنج و ملالی کابوس پر از وحشتی، آشفته خیالی ای دل، چه ز جانم خواهی؟، ای تن، ز چه جانم کاهی؟ ترسم که جهانی سوزد، از دل چو بر آرم آهی به دلم نه هوس، نه تمنا باشد، چه کنم که جهان همه رویا باشد! بگذر ز جهان همچون من، افشان به جهانی دامن بزمم سیه اما سازد تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)...
ما را در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) دنبال می کنید

برچسب : یلدا عباسی,یلدا مبارک,یلدا عصار,یلدا مازیار فلاحی,یلدا شعر,یلدا قشقایی,یلدا عباسی بیوگرافی,یلدا شریفی,لیدا چت,یلدا شب, نویسنده : beheshtebastana بازدید : 234 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 16:37